مبانی نظری کاربرد رایانه در تعلیم و تربیت
رایانه و تعلیم و تربیت: مبانی نظری کاربرد رایانه در تعلیم و تربیت
کتابی ناباب در سطح اینترنت
نویسنده : جیمز تور
مترجم : دکتر محمد عطاران
تعداد صفحات : 198
فرمت فایل : pdf
زبان : فارسی
قابلیت چاپ دارد.
معرفی کتاب رایانه و تعلیم و تربیت
«رایانه و تعلیم و تربیت» اثر جیمز تور (۱۹۷۴) و ترجمه محمد عطاران (۱۳۳۶)، به نقش و جایگاه رایانه در تعلیم و تربیت با تاکید بر استفاده از رایانه در مدارس میپردازد. بحث درباره حضور رایانه در آموزش و پرورش با انجام پژوهشهای جدید وقوع پیشرفتهای فناورانه جدید تکامل مییابد. نهایتاً تصمیم درباره استفاده و چگونگی استفاده از رایانه در آموزش و پرورش در کل به وسیله اجتماعها و مدارس و بر اساس امکانات، نیازها و اهداف خاص آنان اتخاذ میشود. دیدگاههای ارائه شده در کتاب «رایانه و تعلیم و تربیت» به مباحث اصلی در مورد سود یا زیان استفاده از رایانه در آموزش در کل نظام آموزشی میپردازند.
مقدمه مناقشه در مورد استفاده از رایانه در آموزش عمومی حداقل از سال ۱۹۸۳ آغاز شده است. یعنی از آن هنگام که کمیسیون ملی ارتقاء آموزش اقدام به انتشار گزارش خود (ملتی در معرض خطر) کرد که در آن به انتقاد شدید از ناکامی های آموزشی آمریکا پرداخته و آن را به مشکلات اقتصادی کشور نسبت داده بود: «برتری بی چون و چرای ها در تجارت، صنعت، علم و نوآوری های تکنولوژیکی که زمانی از آن ما بود اینک از جانب رقبا در سرتاسر جهان به چالش کشیده شده است... موج پیش پا افتادگی اکنون بنیادهای آموزشی جامعه ما را سست می کند و نقاط قوت ما را در مقام یک فرد و یک ملت مورد تهدید قرار می دهد. در خاتمه گزارش آمده است برای کمک به همگان باید خود را وقف اصلاح نظام آموزشی کنیم».
هشدارهای «ملتی در معرض خطر» هنگامی بیان شد که آمریکایی ها بکارگیری فناوری رایانه ای را آغاز کرده بودند آی بی.ام اولین رایانه شخصی را در سال ۱۹۸۱ وارد بازار کرده و در سال ۱۹۸۳ و ۶ میلیون دستگاه آن را فروخته بود. در سال ۱۹۸۴ شرکت اپل با معرفی مکینتاش به شهرت رسید. مکینتاش رایانه شخصی ای بود که رابطه گرافیکی و جدیدی داشت و علاوه بر صفحه کلید از ماوس نیز بهره می برد.
هنوز یک دهه تا دوران محبوبیت اینترنت و وب جهان گستر مانده بود، اما در همان زمان آمریکایی ها احساس می کردند که تحولی اجتماعی در راه است و فرزندان آنها باید برای این تحول آماده شوند. آنگونه که تهیه کنندگان گزارش «ملتی در معرض خطر» گفته اند «یادگیری سرمایه گذاری ای اجتناب ناپذیر است که برای موفقیت در عصر اطلاعات نیازمند آنیم».تا سال ۱۹۸۸ بیشتر از نیمی از افراد شاغل در ایالات متحده از رایانه استفاده می کردند. روند غالب در مدارس ایالات متحده به این صورت بود: به گفته پل استار یکی از بنیانگذاران امریکن پراسپکت «در بین سالهای ۱۹۸۱ و ۱۹۸۲ درصد مدارس دارای رایانه از ۱۸ درصد به ۹۸ درصد رسید و تعداد دانش آموز به ازای هر رایانه از ۱۲۵ به ۱۸ کاهش پیدا کرد.»
بیشتر مدارس ابتدایی و راهنمایی رایانه های اپل را خریده بودند در حالی که دبیرستان ها اغلب به رایانه های دارای سیستم عامل - DOS و بعدها ویندوز - تمایل بیشترین نشان می دادند.با پیشرفت فناوری رایانه، سطح نرم افزارهای آموزشی که به مدارس عرضه می شدند ارتقا یافت. آموزش با کمک رایانه (CAI) به صورت بالقوه روشی انقلابی برای یادگیری بوده است و می باشد. استار می نویسد «رایانه های شخصی و نرم افزارهای دارای کاربرد عام کار با رایانه را انعطاف پذیرتر کردند و به خوبی با حوزه ها و سبک های مختلف یادگیری خود را تطبیق دادند». او اضافه می کند «رایانه برخلاف تصاویر متحرک رادیو و تلویزیون ظرفیت بیشتری برای فعالیتهای تعریف شده از جانب آموزگار و دانش آموز محور دارد».
در اوایل دهه ۱۹۹۰ با رشد سریع اینترنت و وب جهان گستر جنبش استفاده از رایانه در کلاس درس جان دوباره ای گرفت. بسیاری از والدین و آموزگاران امید داشتند که اینترنت با ایجاد پیوند میان کلاس های درس و دنیای بیرون بتواند به آموزش با کمک رایانه و کل تجربه یادگیری غنا ببخشد. در سال ۱۹۹۶ بیل کلینتون به این اشتیاق پاسخ داد و پیشنهاد اختصاص بودجه ای از جانب دولت فدرال را مطرح کرد به نحوی که فناوری رایانه ای و اینترنت تا سال ۲۰۰۰ به کلاس های درس وارد شود.
کنگره آمریکا در سال ۱۹۹۷ دو میلیارد دلار به صندوق سواد فناوری اختصاص داد و این بودجه کمک کرد تا درصد کلاس های متصل به اینترنت از ۳ درصد در سال ۱۹۹۴ به ۷۷ درصد در سال ۲۰۰۰ برسد. کمک هزینه های تلفیق اینترنت با آموزش بخش مهمی از قانون «هیچ کودکی نباید عقب بماند» بودند که جورج دبليو بوش در ژانویه ۲۰۰۲ به امضا رساند.
----------------------------------------
فهرست مطالب :
مقدمه
فصل اول : مدارس باید آموزش به کمک رایانه را انتخاب و بکار بگیرند.
فصل دوم : مدارس نباید آموزش به کمک رایانه را برگزینند.
فصل سوم : آموزش به کمک رایانه فراگیری را بهبود می بخشد.
فصل چهارم : آموزش به کمک رایانه نمی تواند فراگیری را بهبود بخشد.
فصل پنجم : رایانه می تواند علاقه دانش آموزان را به فراگیری بیشتر.
فصل ششم : آموزش رایانه-محور می تواند مطالعه جدی را دچار مشکل کند.
فصل هفتم : آموزش به کمک رایانه برای کودکان سودمند است سازمان مشارکت کودکان.
فصل هشتم : آموزش به کمک رایانه برای کودکان سودمند نیست.
فصل نهم : داشتن سواد رایانه ای برای موفقیت دانش آموزان در آینده حیاتی است
فصل دهم : برای موفقیت دانش آموزان در آینده، داشتن سواد عادی مهمتر از داشتن سواد رایانه ای است.
فصل یازدهم : آموزش به کمک رایانه نقش معلمان را از اساس تغییر می دهد.
فصل دوازدهم : رایانه نمی تواند جایگزین معلم شود.مبانی نظری کاربرد رایانه در تعلیم و تربیت
مبانی نظری کاربرد رایانه در تعلیم و تربیت رایانه و تعلیم و تربیت
رایانه و تعلیم و تربیت